بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم

ساخت وبلاگ

گاهی دل آدم میگیرد. بی راه پس و بی راه پیش. چنان اسیری در لبه ی پرتگاهی که در پیش اش سقوط و پس اش طعمه گرگ ها شدن است. چه می شود کرد جز سکوت و سکون ؟بر لبه ی پرتگاه دلگیری خویش ، ساکت و ساکن ، پس را می نگرم. نگاهم تلاقی میکند با چشمان خاطراتی درنده که هربار ، چیزی ، حرفی و حسرتی را تداعی و یادآوری می کنند.پیش را می نگرم. دشتِ هول و هراس. تهی و مبهم. و در دور دستان ، خورشید در پسِ مه ای غلیظ به سمت غروب می لغزد.میان این همه ، لاشخورهایند که مهربانانه از فراز ، بر من ، نگاه پر محبت می افشانند. مسخ می شوم. ققنوس که نه. اما چون لاشخورها از میانه ی استخوان هایم پر میکشم عاقبت.من نمی دانمکه چرا می گویند اسب حیوان نجیبی استکبوتر زیباستو چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیستگل شبدر چه کم از لاله ی قرمز داردچشمها را باید شست جور دیگر باید دیدواژه ها را باید شستواژه باید خود بادواژه باید خود باران باشدچتر ها را باید بستزیر باران باید رفتفکر را خاطره را زیر باران باید بردبا همه مردم شهر زیر باران باید رفتدوست را زیر باران باید دیدعشق را زیر باران باید جست بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم...ادامه مطلب
ما را در سایت بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiamehri بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 17:41

عازم تو می شوم

مثل مارکوپولو در جاده ابریشم

مثل من در جاده چشم هایت

بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم...
ما را در سایت بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiamehri بازدید : 82 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:56

سقوط یعنی زیر پایت خالی باشد ، تاریکی باشد ،هول باشد ،هراس باشد ،و دستت به سمت نور در تمنّا بماند تا شاید دستی از آستین نجات بیرون بیاید و طنابی شود به بالا . . . این لحظه لحظه های زندگی من است . معلق بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم...ادامه مطلب
ما را در سایت بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiamehri بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:56

غم مثل خانه ی بی نور و تاریکی است که دیوارهای سیاهش از همه سو خود نمایی میکنند و من ساکن محزون این خانه ام . اما در طبقه ی بالای این خانه پنجره ای هست که اتاقی را نشان میدهد پر از نور و رنگ. پنجره ای بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم...ادامه مطلب
ما را در سایت بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiamehri بازدید : 67 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 17:31

بعضی شب ها خودِ خودمان را پشت حجاب ظلمت جا می گذاریم و صبح مسخ شده به یکی دیگر از بستر بر می خیزیم . من هنوز هر شب دلم میخواهد خودم را کنار تو جا بگذارم و صبح باز به تو مسخ بشوم. مگر نگفته اند که شب م بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم...ادامه مطلب
ما را در سایت بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiamehri بازدید : 68 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 17:31

مملکت بی در و پیکری شده است .
همه محتکر شده اند .
اقلام ضروری را احتکار میکنند .
مثل چشمهای تو که تمام شعرها را احتکار کرده است.

بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم...
ما را در سایت بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiamehri بازدید : 76 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 17:31

اولین سرباز اسیر نازی را اگر تو بازجویی کرده بودی ، جنگ همان ماه اول تمام و مسیر تاریخ و بشریت عوض میشد !دیوار برلین به وجود نمی آمد . کوره های آدم سوزی شکل نمی گرفت .اردوگاه های کار اجباری افسانه می بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم...ادامه مطلب
ما را در سایت بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiamehri بازدید : 72 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 17:31

تو که نباشی هوای اینجا مسموم است !
تو که نباشی حرام است نفس کشیدن در این فضا که عطر نفسهایت جاری نیست .
تو که جاری نباشی اینجا ، من راکد میشوم . مثل مرداب می گندم . تو که دوری از من ، من هم دورم از خودم . دورم ،
و دورتر می شوم !
غریب می شوم
و سر از آنجا در می آورم که هیچم و نیستم . . .

بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم...
ما را در سایت بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiamehri بازدید : 58 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 17:31

زنگ صدایت در گوشم چنان است که گویی به گوش جنازه ای که روحش هنوز در آن حوالی پرسه میزند و مردد رفتن و ماندن است ، فرشته ای الهم لبیک بخواند .

بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم...
ما را در سایت بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiamehri بازدید : 71 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 17:31

بوي پيراهنت را با مشام جان سراسر به درون ميريزم و دست خيالم را چون قايقي خسته بر مواجيِ گيسوانت شناور ميکنم و با نفسي عميـــــــــــــــــق گويي بادباني را آکنده از حرکت ميکنم ، و باز جان را آکنده از بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم...ادامه مطلب
ما را در سایت بوی پیراهنت را با مشام جان به درون می ریزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiamehri بازدید : 81 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 17:31